هیهات منا الذلة

هیهات منا الذلة

نبودن بهتر از بودن
اگر در سایه ذلت بیارامی
اگر اسفندیار جان
به تیر گز فرو بخشی
به از عمری هزاران ساله در زی خمار خفت و خواری
به مردستان خون
غیوران احد ،شیران عاشورا
فروخفتند در خون تا ذلت را
به آهنگی فرو رانند از دشت رشادت
که مردن جامه ای خوشتر ز ذلت بود مردان را
نفس گر در هوای مرد دون باشد
شهادت زینت مردان مرد است
به غار نیستی گر بخوابی صد هزاران سال
ز دقیانوس ذلت به

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۲۰ مطلب با موضوع «دین پژوهی» ثبت شده است

دمیرى نقل کرده که واثق بالله عباسى به جماع رغبت زیادى داشت . از طبیب مخصوص خود داروئى براى ازدیاد قوه باه خواست . طبیب گفت جماع زیاد بدن را نابود مى کند من میل ندارم که شما فرسوده شوید. واثق گفت چاره اى نیست باید تقویت شوم . طبیب دستور داد که گوشت سبع (1) را هفت مرتبه با سرکه اى که از شراب به عمل آمده بجوشانند، بعد از شراب خود به مقدار سه درهم (54 نخود) میل کند. واثق مطابق دستور او عمل نکرد و از آن مقدار تجاوز نموده زیاده روى شدیدى کرد به اندازه اى که بزودى به مرض استسقا مبتلا گشت .

اطبا اتفاق کردند بر اینکه باید شکم او شکافته شود بعد او را در تنورى که به آتش زیتون تافته شده بنشانند. تنور از التهاب سرخ باشد. این کارها را کردند سه ساعت از آب خوردن جلوگیرى نمودند. واثق همى فریاد مى کرد و آب مى خواست تا اینکه در بدنش آبله هائى پیدا شد هر دانه به اندازه یک خربزه او را از تنور بیرون کردند. پیوسته مى گفت مرا به تنور برگردانید اگر نه ، خواهم مرد. باز او را داخل در تنور کردند از داد و فریاد خاموش شد.

آن ورمها منفجر گشت . آبى از آنها بیرون آمد واثق را از تنور خارج کردند در حالیکه بدنش سیاه شده بود. پس از ساعتى هلاک شد. همین که وفات یافت پارچه اى بر روى او کشیدند. مردم مشغول به بیعت کردن با متوکل شدند. جنازه واثق را فراموش کردند از داخل باغ چند موش خارج شده چشمهایش را بیرون آوردند کسى متوجه این پیشآمد نشد تا او را غسل دادند.(2)


1- حیوان درنده مطلقا. 

2- تتمة المنتهى ، ص 231.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۲ ، ۲۲:۵۴
هیهات من الذله

  

خوارج یعنی شورشیان. این واژه از " خروج " به معنای سرکشی و طغیان گرفته شده است. پیدایش آنان در جریان حکمیت است. در جنگ صفین در آخرین روزی که جنگ داشت به نفع علی خاتمه می یافت، معاویه با مشورت عمرو عاص دست به یک نیرنگ ماهرانه ای زد. او دید تمام فعالیتها و رنجهایش بی نتیجه ماند و با شکست یک قدم بیشتر فاصله ندارد. فکر کرد که جز با اشتباهکاری راه به نجات نمی یابد. دستور داد قرآنها را بر سر نیزه ها بلند کنند که مردم! ما اهل قبله و قرآنیم، بیائید آنرا در بین خویش حکم قرار دهیم.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۲ ، ۲۰:۱۸
هیهات من الذله


مرحوم شیخ صدوق و برخی دیگر از بزرگان آورده اند:


روزی حضرت امیرالمؤمنین، امام علیّ علیه السلام در جمع بسیاری از مردم سخنرانی می نمود؛ در ضمن فرمایشات خود، خطاب به مردم کرد و اظهار داشت:

ای مردم! پیش از آن که من از بین شما رحلت نمایم و مرا از دست دهید، آنچه می خواهید سؤال کنید وجویا بشوید تا از علوم من بهره مند گردید.

از بین افراد جمعیّت، شخصی به نام صعصعه بن صوحان از جای برخاست وسؤال کرد: یا امیرالمؤمنین! دَجّال چگونه و در چه زمانی خارج می شود؟

امام علیّ علیه السلام در جواب فرمود: پیش از خروج دجّال، علائم ونشانه هائی است که یکی پس از دیگری ظاهر و واقع خواهد شد، از آن جمله:

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۲ ، ۱۶:۳۱
هیهات من الذله

خوارج

بحث از خارجیگری و خوارج به عنوان یک بحث مذهبی، بحثی بدون مورد و فاقد اثر است، زیرا امروز چنین مذهبی در جهان وجود ندارد. اما در عین حال بحث درباره خوارج و ماهیت کارشان برای ما و اجتماع ما آموزنده است، زیرا مذهب خوارج هر چند منقرض شده است اما روحا نمرده است. روح " خارجیگری " در پیکر بسیاری از ما حلول کرده است.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۲ ، ۲۳:۰۹
هیهات من الذله

چشم

دکتر محمدمهدی جعفری از اساتید مبرز نهج‌البلاغه در کشورمان محسوب می‌شود. تحقیقات و تألیفات این استاد دانشگاه شیراز، از بهترین آثار منتشره پیرامون نهج‌البلاغه است. کتاب "تصحیح و ترجمه نهج‌البلاغه" ایشان در آیین بیست‌وششمین دوره‌ی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، به‌عنوان کتاب سال برگزیده و همچنین جایزه‌ی شانزدهمین دوره‌ی جایزه‌ی جهانی کتاب را به خود اختصاص داده است. دکتر جعفری سابقه‌ی سال‌ها تحمل حبس در رژیم گذشته را داشته و از نزدیک‌ترین دوستان مرحوم علی شریعتی بوده است.


- بصیرت چه معنا و مفهومی دارد؟ 

به‌طور کلی بصیرت یعنی داشتن آگاهی همه‌جانبه و ژرف‌ به امور؛ فریب ظواهر امر را نخوردن و مشاهده‌ی سرانجام کار پیش از اقدام به آن. این یک تعریف کلی از بصیرت است. وقتی بصیرت در زمینه‌های مختلف اعمال شود، انسان را در همان مورد راهنمایی و ارشاد می‌کند؛ همچنان‌که امیرالمؤمنین(ع) سرّ موفقیت در همه‌ی زمینه‌ها را داشتن بصیرت می‌داند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۹۲ ، ۲۳:۳۸
هیهات من الذله

بصیرت

بسیاری از اوقات حق و باطل به هم آمیخته می‌شوند و افرادی از سر تبعیت از هوای نفس بدعت‌هایی می‌آفرینند که در عین باطل بودن از آن‌جا که شباهت با حق دارد، گروهی را می‌فریبد و آنان را در دام فتنه می اندازد. اگر حق و باطل کاملاً روشن و واضح بودند، افراد می‌توانستند به راحتی حق را تشخیص داده و به آن عمل کنند و نیز از باطل دوری گزینند. اما در چنین شرایطی که ذکر شد چنین امکانی به سختی وجود دارد. آن چیزی که در این شرایط نجات‌بخش است، بصیرت می‌باشد. امری که به خاطر فقدان آن بسیاری از اتفاقات ناگوار و تصمیمات غلط که آینده‌ی ملت‌ها را در معرض تباهی قرار می‌دهد رخ می‌دهد.

 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۲ ، ۰۱:۲۸
هیهات من الذله