هیهات منا الذلة

هیهات منا الذلة

نبودن بهتر از بودن
اگر در سایه ذلت بیارامی
اگر اسفندیار جان
به تیر گز فرو بخشی
به از عمری هزاران ساله در زی خمار خفت و خواری
به مردستان خون
غیوران احد ،شیران عاشورا
فروخفتند در خون تا ذلت را
به آهنگی فرو رانند از دشت رشادت
که مردن جامه ای خوشتر ز ذلت بود مردان را
نفس گر در هوای مرد دون باشد
شهادت زینت مردان مرد است
به غار نیستی گر بخوابی صد هزاران سال
ز دقیانوس ذلت به

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

ماجرای مک فارلین (2)

سه شنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۲، ۰۶:۲۳ ب.ظ

مک فارلین

هاشمی رفسنجانی در یادداشتهای چهارم خرداد خود می نویسد:«... آقایان محسن کنگرلو و احمد وحیدی مسئول اطلاعات سپاه آمدند گزارش وضع هیئت امریکایی را دادند. یک چهارم قطعات هاک درخواستی را آورده اند. آقای مک فارلین مشاور ویژه ریگان و شخصیتهای حساس دیگر امریکا در هیات اند. برای سران کشور ما کلت و شیرینی هدیه آورده اند و خواهان ملاقات با سران هستند. قرار شده هدیه را نپذیریم و ملاقات ندهیم...

 


تهیه سلاح و آزادی اولین گروگان


قربانی فر با توجه به مذاکرات صورت گرفته با کنگرلو درخواست طرفهای ایرانی را به شویمر ارائه کرد و وی نیز از طریق لدین این درخواست را به اطلاع مک فارلین رساند. درخواست متضمن این بود که رابطین آنها در ایران می توانند آزادی هفت گروگان امریکایی در بیروت را به دست آورند ولی در مقابل خواستار دریافت تسلیحات هستند. مک فارلین این پیشنهاد را با رئیس جمهور مطرح نموده و دولت ریگان علی رغم سوگندی که در هنگام در اختیار گرفتن کاخ سفید ادا کرد و تعهد نمود که واشنگتن «هرگز با تروریستها معامله نخواهد کرد» سلاحهای پیچیده ایلات متحده را در برابر وعده مساعد برای آزادسازی گروگانهای امریکایی در لبنان در اختیار ایران قرار داد. در همان حالی که رئیس جمهور ریگان به گونه ای علنی از عدم سازش با گروگان گیرها دم می زد، مقامات رسمی امریکا به طور پنهان در تلاش فروش سلاح بودند. در اوائل اگوست سال 1985 و پیش از ارسال نخستین محموله ،جرج شولتز وزیر امورخارجه به آگاهی رئیس جمهور و معاونش جرج بوش رساند که ما در مسیر معامله سلاح به ازاء آزادی گروگانها قرار گرفته ایم که مصلحت ما نیست و نباید از ان پیروی کنیم»(15) اولین درخواست برای صد موشک تا توسط دلالان از طریق مک فارلین به ریگان اعلام شد ظاهرا درخواست  یکصد موشک تاو اولیه تنها به منظور آزمایش جدیت امریکا برای پی گیری این موضوع بوده است. در بیستم اوت 1985(8شهریور 1364) یکصد موشک تاو  به ایران ارسال شد  و پس از آن در 14 سپتامبر (23 شهریور) دومین محموله که 408 موشک تاو دیگر بود به ایران ارسال شد. این موشکها بر اساس تاکید ریگان از انبارهای اسرائیل تامین شد و در 15 سپتامبر (24) شهریور یکی از پنج گروگان ی که امریکا ییها مصراً به دنبال آزادی آن بودند به نام بنجامین وییر آزاد می شود(16) به نوشته روزنامه کیهان در سال 65 اسراییل انتظار داشت که در پی این اقدام ، باکلی مسئول دفتر سیا در بیروت آزاد شود غافل از اینکه وی مرده بود و سیا خبر داشت ولی اسرائیل را در جریان قرار نداده بود.(17) پس از آزادی اولین گروگان، امریکایی ها علاقه بیشتری به موضوع نشان داده و با شدت بیشتری موضوع را پی گیری کردند.

 

در 25 نوامبر 1985(4آذر 64) هواپیمایی از یک کشور اروپایی 18 قبضه موشک هاک به ایران می اورد در این زمان به توجه به مارک اسرائیل موشکها ی ارسالی با وجود نیاز شدید ایران به این سلاحها، هاشمی رفسنجانی اجازه نداد که این اقلام از فرودگاه ترخیص شوند و ماهها این موشکها در فرودگاه باقی ماند تا این که عودت داده شد و پول آنها نیز پرداخت نشد. این اقدام امریکایی ها موجب شد که سوءظن ها تشدید شود و وقفه ای در کار ایجاد شود و در نتیجه تا مدتی نه تجهیزاتی ارسال شد و نه گروگانی آزاد شد. در این شرایط با توجه به مشکلات پیش آمده و توقف در روند طرح مدیران عملیات در شورای امنیت ملی امریکا پس از ارسال محموله های شهریور و آزادی یکی از گروگانها تصمیم گرفتند تا مستقلاً و با حذف واسطه ها کارها انجام شود از این مرحله به بعد نقش اولیور نورث پررنگ تر می شود. وی در این مقطع به دلیل مخالفت کنگره با کمک رسمی به کنتراهای مخالف دولت ساندنیست نیکاراگوئه مسئول جمع آوری کمک های غیر رسمی و ارسال آن برای کنتراها بود. در 30 نوامبر1985(9آذر64) «رابرت مک فارلین» از مقام خود استعفا کرد و دریادار «جان پویندکستر» جایگزین وی شد. در همان روز استعفای مک فارلین اولیور نورث پیشنهاد جدیدی مبنی بر تحویل 3300 موشک تاو و 50 فروند هاک در مقابل آزادی گروگانها دریافت کرد.(19) علی رغم مخالفت  وزیر دفاع«کاسپر واینبرگر» وزیر خارجه،با این طرح ریگان به مک فارلین ماموریت داد تا برای دادن پیامی به واسطه ها و رابط های ایران به لندن برود. مک فارلین نتایج سفر خود به لندن را در ملاقاتی در 19 آذر 1364 به ریگان تسلیم کرد. وی در این گزارش تاکید کرد که پس از آن که وی از بحث دربارۀ ارسال اسلحه به ایران امتناع ورزیده گفتگوها به بن بست کشیده شد.

 

سانحه هوایی پرواز 1285« شرکت آرو ایر»


پس از تحویل محموله موشک های هاوک و ملاقات بی نتیجه «مک فارلین» با «منوچهر قربانی فر» در لندن ، پرواز1285 شرکت «آرو ایر» که حامل 250 تکنیسین آمریکایی بود ، در 12 دسامبر 1985 در منطقه «نیوفوندلند» ، سقوط کرد و در همان روز ، سازمان «جهاد اسلامی» لبنان مسئولیت آن را پذیرفت.این همان سازمانی بود که مسئول گروگان گیری های لبنان نیز شمرده می شد. این حادثه در چهارمین سالگرد انفجارهای کویت روی داد. شش سال پیش از آن در کشور کویت شش عملیات انفجاری به طور همزمان روی داد که سفارتخانه آمریکا نیز در میان اهداف آن ها بود.البته با وجود دستگیری چند عضو «جهاد اسلامی » لبنان پس از این حمله ،اعضای حزب الدعوه مسئول اصلی این حملات بودند.تحقیقات مراکز تحقیق هوانوردی در کانادا نشان داد که به احتملا زیاد ،علت این حادثه افت ناگهانی ارتفاع بوده است .

 


حضور مک فارلین در تهران


ارتباط منوچهر قربانی فر و عدنان خاشقچی با پنتاگون از طریق ژنرال اولیور نورث از مسئولان اطلاعاتی پنتاگون بود. مارس 1986 نورث و قربانی فر هم دیگر را در پاریس دیدند قربانی فر در این دیدار فهرستی از 240 نوع اسلحه و قطعات تسلیحاتی را که فکر می کرد مورد نیاز ایران است به نورث داد. نورث به عنوان خریدار واسط به جان پویندکستر مشاور امنیتی ریگان خبر داد که زمان مناسب برای پرواز به تهران فرا رسیده است قرار شد انجام این کار به عهده رابرت مک فارلین، مشاور پیشین امنیتی باشد روز 23 می 1986 (4خرداد 1365) مک فارلین و اولیور نورث همراه با چهار امریکایی دیگر که احتمالا مامور سیا بودند و همچنین بک دلال اسرائیلی راهی ایران شدند. قربانی فر به نورث اطمینان داده بود که ایرانی ها منتظر تحویل سلاح هستند و حتی از آنان استقبال خواهند کرد. او خبر ورود هواپیما و هیات امریکایی را خودش به مقامات ایران داده بود. مک فارلین و هیئت همراه با گذرنامه ایرلندی به نام شون دولین وارد تهران شدند هواپیمای امریکایی به پایگاهی نظامی منتقل شد و مک فارلین مشاور سابق رئیس جمهور و چهار همراه سه ساعت و نیم در فرودگاه مهرآباد تحت نظر نیروهای ویژه سپاه بودند.(20) این هیئت مورد استقبال هیچ مقام عالی رتبه ایرانی قرار نگرفت و پس از چند ساعت معطلی در هواپیما و فرودگاه به هتل آزادی منتقل شدند. همراهان مک فارلین ، الیور نورث، هوارد تیچر، امیر ام نیر، جورج کیو، و فردی متخصص امور فنی، مخابرات و پشتیبانی معرفی شده بودند و اعضا ی تیم مذاکره کننده ایرانی فریدون وردی نژاد، از مسئولان حفاظت اطلاعات سپاه، نجفی، مصطفوی، سمیعی و کنگرلو بودند. مک فارلین خواستار دیدار با سران سه قوه بود ولی ایرانیها هیچ کدام علاقه ای به گفتگو نداشتند هیات امریکایی سه قبضه کلت، برای سران سه قوه، و یک کیک که به شکل کلید بود به همراه داشتند. قرار بود کیک کلیدی شکل در ضیافتی با مقامات ایرانی خورده شود و کلید قفل روابط دو کشور ایران و امریکا باشد.

 


روایت هاشمی رفسنجانی از ماجرای مک فارلین


هاشمی رفسنجانی در یادداشتهای چهارم خرداد خود می نویسد:«... آقایان محسن کنگرلو و احمد وحیدی مسئول اطلاعات سپاه آمدند گزارش وضع هیئت امریکایی را دادند. یک چهارم قطعات هاک درخواستی را آورده اند. آقای مک فارلین مشاور ویژه ریگان و شخصیتهای حساس دیگر امریکا در هیات اند. برای سران کشور ما کلت و شیرینی هدیه آورده اند و خواهان ملاقات با سران هستند. قرار شده هدیه را نپذیریم و ملاقات ندهیم و مذاکره را در سطح دکتر هادی و دکتر روحانی و مهدی نژاد مخفی نگهداریم و مذاکرات محدود به مساله گروگانهای امریکایی در لبنان و دادن قطعات هاک و چند قلم دیگر اسلحه باشد. آنها بیشتر خواهان مذاکره در مسائل کلی و سیاسی اند می خواهند یک نفر دائما در هواپیمای خودشان برای تماس با خارج از طریق ماهواره بماند. این را هم قبول نکردیم. سپس با اصرار آنها قبول شد که برای مشورت و تماس در موارد لزوم به هواپیما بروند بنا بود در جایی غیز از هتل اقامت کنند اما چون جای مناسبی نبوده در هتل آزادی مانده اند»(21)
وی همچنین در یادداشتهای روز دوشنبه 5خرداد سال 65 می نویسد:«در منزل بودم دکتر هادی و دکتر روحانی آمدند و پس از توصیه آنها در مورد مسائل قابل بحث قرار شد دکتر هادی با هیات امریکایی مذاکره کنند عصر آمدند و گفتند مک فارلین ناراضی است و مدعی است به او توهین شده که چرا مقامات با او حرف نمی زنند و چرا هدیه اش را نیم پذیریم و می گوید اگر من برای خرید پوست گربه به روسیه بروم گورباچف در روز دو بار با من ملاقات می کند».(22)

 


در مذاکرات دو طرف چه گذشت؟ 


بر اساس گزارش نشریه داخلی اداره سیاسی سپاه، در اولین دوره مذاکرات که به مدت دو ساعت برگزار ‏شد، مک ‏فارلین حضور خود در ایران را به منظور ایجاد پل ارتباطی بین دو کشور و خطر شوروی اعلام و کرده و گفت امریکا آمادگی ‏دارد برای ‏تامین برخی اقلام مورد نیاز به  ایران کمک کند. 
بنابراین گزارش، در دور دوم مذاکرات که به مدت نیم ساعت برگزار شد، مک فارلین اعلام کرد که من ‏در سطح ‏وزیر هستم و انتظار دارم با مقامات تصمیم گیرنده ملاقات نمایم در غیر این صورت می توانید ‏با کارمندان من ‏صحبت کنید. 
ملاقات بعدی یعنی دور سوم مذاکرات بدون حضور مک فارلین با دیپلماتهای ایرانی انجام شد و شش ساعت طول کشید. در این جلسه بعد از بحثهای طولانی جلسه بدون هیچ توافقی به پایان رسید. در پایان جلسه هوارد تیچر برای جلب نظر طرف ایرانی، بخشی از تهدیدات ‏شوروی سابق علیه ایران نظیر ‏استقرار 26 لشکر در همجواری مرزهای ایران را یادآور شد و به نقل از ‏مک فارلین اعلام کرد:«با رییس مجلس آقای رفسنجانی، آقای موسوی نخست وزیر و رئیس جمهور ملاقات خواهد کرد. آیا می ‏توانیم ‏ترتیب یک ملاقات سری میان مک فارلین و رهبران شما را بدهیم.«سرانجام در خواست آمریکایی ها به امام و مسوولین بلند پایه جمهوری اسلامی منتقل و ادامه مذاکرات ‏تحت تاثیر ‏نظر امام (ره) قرار گرفت که پس از شنیدن گزارش فرموده بودند: «هیچ یک از مسوولان با ‏آنها مذاکره نکنند‏«. به عقیده کارشناسان، به نظر می رسد این حرکت آمریکایی ها در چارچوب ترسیم تصویری دوگانه از ‏سیاست ‏جمهوری اسلامی صورت می گرفت و امام (ره) با علم به این نکته مقامات جمهوری اسلامی را ‏از مذاکره با ‏هیات آمریکایی منع کردند‏.طی چهارمین و پنجمین دور گفتگوها پیرامون موضوعاتی همانند راهکارها و موانع آزادی گروگانهای ‏آمریکایی ‏در لبنان، فروش سلاح به ایران، تهدیدات احتمالی شوروی سابق علیه ایران و پشتیبانی آن از ‏عراق در جنگ و ‏نحوه خاتمه جنگ و ... تبادل نظر شد. در دور ششم مذاکرات به علت عدم دستیابی به نتیجه دلخواه برای هیات آمریکایی و ابراز تمایل آنها برای ‏‏بازگشت، در حالی که هیات آمریکایی پیش نویس پیشنهاد خود برای تکامل تدریجی روابط را تسلیم کرده ‏بودند، ‏گذرنامه خود را دریافت نمودند‏. در آخرین دور گفتگو که در روز هفتم خرداد 1365 برگزار شد، مک فارلین با اظهار تاسف به اینکه ‏فرصت ‏مهمی را از دست داده است، بر شکست تاکتیک فشار و دیپلماسی و حربه چماق وهویج ‏واشنگتن در قبال ایران ‏در این واقعه، مهر تایید زد‏.(23)

 


کانال دوم (علی هاشمی ـ آلبرت حکیم)


پس از حدود یک سال کوشش قربانی فر و تیم عملیاتی شورای امنیت ملی امریکا برای آزادی گروگانها و همچنین سفر ناموفق مک فارلین در اوایل خرداد 65 به تهران ظاهراً همه کاسه و کوزه ها بر سر قربانی فر شکسته شد.سفر مک فارلین به تهران شکست بزرگی برای تیم عملیاتی شورای امنیت کاخ سفید شمرده می شد، زیرا هیئت امریکایی موفق نشده بود با هیچ کدام از مقامات بند پایه جمهوری اسلامی ایران ملاقات کند، از سویی به جز یک گروگان (بنجامین وییر) هیچ کدام از گروگانها آزاد نشده بودند. پس از گزارش مک فارلین به رئیس جمهور قرار شد عملیات و برنامه ها فعلا متوقف شود و هیچ گونه انتقال سلاحی نیز صورت نگیرد. اما در اوایل  مرداد (26 جولای 1986)یکی از گروگان‌ها به نام لورنس جنکو (پدر روحانی) آزاد شد. بنابراین باقیمانده قطعات یدکی هاک در اواسط مردادماه به تهران ارسال شد. اما اتفاق دیگری که مجددا وضعیت قربانی فر را در نزد امریکایی ها خراب کرد. پس از آنکه سه تبعه امریکایی در لبنان به گروگان گرفته شدند امریکاییها دریافتند به سبب شتابزدگی و ذوق زدگی برای رهایی گروگانها بیهود گرفتار وعده و عیدهای یک دلال اسلحه شده بودند. بنابراین امریکاییها گمان بردند اگر کانال خود را تغییر دهند تفاوتی در اوضاع رخ خواهد داد به این ترتیب آنان به جست جوی کانال نزدیکتری به مقامات بلند پایه ایران بودند. این کانال در تابستان 65 توسط فردی به نام درویش که یک ایرانی مقیم لندن بود به آلبرت حکیم معرفی شده بود و تسط سیستم عملیاتی شورای امنیت امریکا مورد توجه قرار گرفت. این کانال از بستگان نزدیگ یکی از مقامات عالی رتبه ایران بود علی هاشمی بهرمانی فرزند قاسم، برادر زاده هاشمی رفسنجانی، رئیس وقت مجلس ایران.(24) بنا به اظهارات علی هاشمی  او در سن 25 سالگی زمانی که دانشجوی رشته زمین شناسی دانشگاه شهید بهشتی بود به بیماری چشم مبتلا شد و در مرداد ماه 65 به اتفاق همسرش برای معالجه عازم بلژیک می شود. در بحثهای دوستانه ای که جلال ساداتیان کاردار ایران در لندن با وی داشت ساداتیان ابراز می کند برخی تماسها با سفارت  و او گرفته می شود که او با توجه به اینکه نماینده رسمی جمهوری اسلامی ایران است نمی تواند پاسخگوی آنها باشد.


ساداتیان برخی از این تماس ها را با علی هاشمی مطرح می کند و از او می خواهد به یکی از این ملاقات های درخواستی برود زیرا فرد متقاضی ابراز کرده بود مطالب خود را صرفا با کسی در میان می گذارد که  مستقیما با مقامات ایران در تماس باشد. علی هاشمی در مصاحبه با شهروند امروز در این باره می گوید:«من به آنها گفتم که مسوولیتی ندارم و آنها گفتند که ما صرفا می‌خواهیم که شما پیام‌مان را به گوش آقای هاشمی برسانید و به دنبال چیز دیگری نیستیم. ملاقاتی در بلژیک داشتیم و وقتی ملاقات انجام شد، مشخص شد که آن افراد مقام حکومتی نیستند اما کسانی هستند که با شورای امنیت آمریکا کار می‌کنند. یکی از آنها فردی به نام آقای حکیم بود که ایرانی‌‌الاصل بود و چند سال پیش در کره جنوبی فوت کرد. یکی دیگر از آنها هم فردی به نام ریچارد سیکورد بود که قبلا معاون وزیر دفاع آمریکا بوده و مدت زیادی هم در ایران حضور داشته است. مترجمی هم همراه آنها بود که گویا قبلا در سفارت آمریکا در تهران کار می‌کرده است. جلسه ما در هتلی در بلژیک برگزار شد. سیکورد از گروگانها ،ارسال سلاح، روابط ایران و امریکا و شکست مذاکرات قبلی با کانال اول ( قربانی فر ـ کنگرلو) می گوید.او همچنین ضمن اعلام آمادگی برای فروش موشک تاو به قیمت 6300 دلار برای هر دستگاه از قیمت چهارده هزار دلاری ارائه شده توسط تیم قبلی اظهار تعجب کرد.  علی هاشمی در ادامه می گوید: «من وقتی از سفر برگشتم شرح آن دیدار را در چندین صفحه نوشتم و وقتی از آقای هاشمی رفسنجانی گرفتم و خدمت ایشان رسیدم و ماجرا را هم کاملا توضیح دادم. ایشان ماجرای مک فارلین را تکذیب کردند و گفتند که به نظرم چنین چیزی درست نیست و واقعیت ندارد. اما بعد گفتند که حالا شما گزارشت را بگذار اینجا باشد. بعد هم که من یکی، دو بار پیگیری کردم هیچ نتیجه‌ای نگرفتم. من در آن زمان ارتباطی هم با دفتر امام داشتم. با یکی از دوستان که در دفتر امام بود اجمالی مشورت کردم و ایشان پیشنهاد داد که من با آقای محسن رضایی که ارتباط هم داشتیم، جلسه‌ای بگذارم. رفتم پیش آقای محسن رضایی... به دیدار آقای رضایی رفتم و موضوع را توضیح دادم. آقای رضایی تکذیب نکرد و گفت آنچه گفتی اتفاق افتاده است. ما هم اگر بتوانیم از نظر استراتژیک از آنان کمک بگیریم، این همه تلفات نخواهیم داشت و پیروزی بچه‌ها در جنگ بیشتر می‌شود. ما از طریق واحدهای سپاه به جریان کمک می‌کردیم و حالا شما هم کاری به این موضوع نداشته باش. فقط سرنخ‌هایت را به بچه‌‌هایی که من معرفی می‌کنم وصل کن تا کار ادامه پیدا کند. از این مقطع به بعد من دیگر شخصا مداخله‌ای نداشتم و فقط سفری به خارج داشتم تا نیروهایی که سپاه معرفی کرده بود را به نیروهای آمریکایی وصل کنم. علی هاشمی برای ملاقات بعدی عازم ترکیه می شود و از طریق ترکیه پس از ساعتها پرواز با هواپیمایی کوچک که برای سوخت گیری توقفی هم داشته است به مکان ناشناخته مورد نظر مذاکره کننده می رسد.

 

صحبتهایی که در این جلسه مطرح شد عمدتا حول محورهای ذیل بود:1ـ تروریسم، گروگان ها و آزادی آنها...2ـ استراتژی ایران، روسیه و امنیت خلیج فارس3ـ مصالح ایران و امریکا... علی هاشمی بر اساس رهنمودهای محسن رضایی در مذاکرات تاکید می کند و می گوید اسرائیل در ارتباط میان دو طرف نباید نقش و حضور داشته باشد. در اواسط سال 65 علی هاشمی به همراه سمیعی برای دیدار مجدد حکیم به آلمان می رود حکیم که استقبال آمده بود از حضور سمیعی تعجب می کند. علی هاشمی که صرفا برای معرفی سمیعی در سفر حضور داشت و در جلسه اول به عنوان معارفه طرف ایرانی شرکت کرده بود در پی بروز اختلاف بین سمیعی و طرفهای امریکایی در جلسه دیگری نیز حاضر می شود. سرانجام در آخریم جلسه برای خداحافظی، نورث از علی هاشمی تشکر می کند و یک انجیل که ریگان پشت آن به دست خط خود مطالبی نوشته بود به او می دهد تا به مقامات عالی رتبه ایران تسلیم کند.(25)
آقای هاشمی رفسنجانی نیز در این باره  می گوید:«آقای ریگان یک انجیلی را برداشته و یکی از آیات انجیل که مضمون آن این بود که ادیان خدا همه با هم هستند آن را برداشته بود با خط خودش امضاء کرده بود و برای اعتقاد ما این را فرستاده بود»(26). در تـاریـخ 8 بـهـمـن 1365 (28 ژانـویـه 1987)، دولت ایـران انـجـیـل هـدیـه شـده ریـگـان را بـا دسـتـخـط و امضاى وى که براى مـسـئولیـن ایـرانـى ارسـال شـده بـود، به نمایش گذارد.

 

ادامه دارد...



پی نوشت :

15ـ جوئل بنرمن، جان کولمن، پیتر کورل بلوه، مالکم بایرن، جنایتهای یک رئیس جمهور یا جنجال ایران ـ کنترا، ترجمه یحیی شمس، تهران: نشر علم، ص375. 
16ـ هاشمی و حمیدی، پیشین،ص81 
17ـ علیزاده ، پیشین، ص26 
18ـ همان، ص11. 
19ـ همان، ص10 
20ـ همان 
21ـ هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات سال 1365، اوج دفاع، به اهتمام عماد هاشمی، تهران: دفتر نشر معارف، 1388، ص108ـ 107 
22ـ همان، ص109 
23ـ علیزاده، پیشین، ص16ـ 15 
24ـ هاشمی و حمیدی، پیشین، ص144ـ 143 
25ـ همان، ص152 . 
26ـ روزنامه کیهان، 14/8/65 


منبع اصلی : مرکز اسناد انقلاب اسلامی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی