نبودن بهتر از بودن اگر در سایه ذلت بیارامی اگر اسفندیار جان به تیر گز فرو بخشی به از عمری هزاران ساله در زی خمار خفت و خواری به مردستان خون غیوران احد ،شیران عاشورا فروخفتند در خون تا ذلت را به آهنگی فرو رانند از دشت رشادت که مردن جامه ای خوشتر ز ذلت بود مردان را نفس گر در هوای مرد دون باشد شهادت زینت مردان مرد است به غار نیستی گر بخوابی صد هزاران سال ز دقیانوس ذلت به